حمید جبلی عکاس است
حمید جبلی هنرمندی است كه در زمینه كارگردانی، نویسندگی و بازیگری آثار به یادماندنی از او دیدهایم. همه ما كلاهقرمزی و پسرخاله را با او میشناسیم، ولی شاید كمتر كسی بداند او یك عكاس جدی هم هست.
او چهار دهه از زندگیاش را عكاسی كرده و بارها به عنوان مدرس یا داور جشنوارهها و مسابقات گوناگون، عكسهای دیگران را ارزیابی كرده و كمتر به ارائه آثار خودش در این زمینه توجه نشان داده است.
شاید نمایشگاه تورنتو، اولین نمایشگاهی بود كه آثار این هنرمند را در معرض دید عموم قرار داد تا با نگاه نقادانه دیده شود.
جبلی اینك یكی از داوران جشنواره فیلم و عكس همراه تهران است. به این بهانه درباره فعالیتهای او در زمینه عكس گفتوگویی انجام دادیم كه در زیر میخوانید.
مردم عموما شما را به عنوان بازیگر و عروسكگردان میشناسند. ولی به نمایش درآمدن عكسهایتان وجه دیگر هنری شما را كه كمتر به نمایش عمومی درآمده بود، نشان داد. خودتان كدام وجه را بیشتر دوست دارید؟
حدود 40 سال است عكاسی میكنم و این كار را تفریحی شروع نكردم. عكاسی را با كار در لابراتوار آغاز كردم. همیشه دوست داشتم عكسهایم دیده شوند، اما متاسفانه با كسانی كه با عناوین دیگری مثل بازیگر، ورزشكار و... معروف شده باشند برخورد خوبی نمیشود و همه فكر میكنند آنها از شهرت خود سوءاستفاده میكنند. متاسفانه هیچكس با كار دوستان بازیگری كه نمایشگاه گذاشتند، برخورد خوبی نكرد و همه، آنها و برگزاری نمایشگاه را نقد كردند. در واقع كسی درباره كیفیت عكسها صحبتی نكرد و كلا برخورد خوبی با این قضیه نشد.
نمایشگاه كانادا این فضا را نداشت؟
برگزاری نمایشگاه در كانادا پیشنهاد یكی از دوستان عكاسم بود. جالب اینجا بود كه ایرانیهایی كه در خارج از كشور هم به دیدن آثار من میآمدند، در ابتدا برخورد مشابهی داشتند؛ اما وقتی یك منتقد كانادایی كه من را نمیشناخت و نمیدانست كه بازیگرم، درباره عكسها نقد نوشت، دیگر مخاطبان هم آن را جدی گرفتند. به خاطر این شرایط هیچوقت در ایران نمایشگاه نگذاشتم.
آیا كسی در ایران عكسهایتان را دیده است؟
عكسهای من را بیشتر كسانی كه اهل عكاسی هستند، دیدهاند.
چه تفاوتها و شباهتهایی بین دو حوزه سینما و عكاسی كه با گروه مخاطبان متفاوتی سروكار دارند، میبینید؟
در واقع من از هفت سالگی تا همین حالا هنرجو بودهام! گاهی وقتها یك فریم عكس به اندازه یك فیلم صحبت میكند و گاهی فیلم بلندی میبینید كه ده فریم خوب هم ندارد؛ ولی به هرجهت همه به هم نزدیكند. مثلا ممكن است فكر كنیم موسیقی كاملا از تصویر دور است. اما همه به هم مربوطند؛ ریتمی كه در تصویر از آن صحبت میكنیم همان چیزی است كه از حیطه موسیقی به تصویر آمده است. مهم وسیله بیان و گفتن نیست، مهم چیزی است كه میخواهد در پشت اثر هنری بیان شود.
منظور از این «گفتن» پیام است؟
منظور آن احساسی است كه هنر به وجود میآورد؛ چون كار هنر این نیست كه به كسی پیام مستقیم بدهد و صرفا احساسی را برانگیزد.
نمایشگاه تورنتو اولین نمایشگاه شما بود؟
اولین نمایشگاه من در سال 1370 در سیستان و بلوچستان برگزار شد. آن نمایشگاه پس از زاهدان در شهرهای مختلف این استان گشت. علت هم این بود كه تا آن موقع در این استان هیچ نمایشگاهی در هیچ زمینه هنری وجود نداشت. بعد از برگزاری یك كارگاه دو سه ماهه در زمینه عكاسی، این نمایشگاه را برگزار كردم. اما نمایشگاه «شش هفته با هنر ایران» در كانادا هرساله با حضور هنرمندانی چون قباد شیوا، محسن وزیریمقدم و... برگزار میشود. امسال نیز كارهای من در تورنتو به نمایش درآمدند.
همیشه دوست داشتم عكسهایم دیده شوند، اما متاسفانه با كسانی كه با عناوین دیگری مثل بازیگر، ورزشكار و... معروف شده باشند برخورد خوبی نمیشود و همه فكر میكنند آنها از شهرت خود سوءاستفاده میكنند. متاسفانه هیچكس با كار دوستان بازیگری كه نمایشگاه گذاشتند، برخورد خوبی نكرد و همه، آنها و برگزاری نمایشگاه را نقد كردند. در واقع كسی درباره كیفیت عكسها صحبتی نكرد و كلا برخورد خوبی با این قضیه نشد.
شما داوری جشنواره فیلم و عكس همراه تهران را هم پذیرفتهاید. فكر میكنید برپایی این دست جشنوارهها چه تاثیری روی روند عكاسی خواهد گذاشت كه باعث شد حضور در این جشنواره را بپذیرید؟
بسیاری از افراد میگویند اگر یك دوربین خوب داشتیم عكسهای خوبی میگرفتیم. مسأله ابزار نیست. شما وقتی یك موبایل دارید میتوانید براحتی با آن عكاسی كنید. این جشنواره این فكر را به ذهن نوجوانان میآورد كه من میتوانم با موبایلم یك كار جدی انجام دهم. در این صورت به دنبال دانش آن نیز میرود و چیزهای زیادی به دست میآورد. لزومی ندارد هركس كه عكس میگیرد، عكاس حرفهای باشد. لزومی ندارد همه شركتكنندگان در این جشنواره عكاس باشند. حداقل این است كه نگاه زیباییشناسی افراد ارتقا پیدا میكند و یاد میگیرند اصول ابتدایی عكاسی را نیز رعایت كنند. وقتی كسی به كاری جدی فكر میكند، سطح شعور و دانشش در آن زمینه بالا میرود و این مسأله از فردی به فرد دیگر منتقل میشود. به همین دلیل این جشنواره كار فرهنگی مهمی انجام میدهد.
به عنوان یك عكاس چه تفاوتی بین دوربین عكاسی و دوربین موبایل میبینید؟
قطعا تفاوت وجود دارد. در بسیاری موقعیتها به محض اینكه دوربینتان را بیرون میآورید احساس ناامنی به افراد دست میدهد، اما چون كاربرد اولیه موبایل دوربینش نیست توجه زیادی جلب نمیكند. به نظر میرسد فرد كار دیگری انجام میدهد و حتی اگر عكس هم بگیرد گویا چندان مهم نیست و آن را پاك میكند. به همین دلیل، دوربین موبایل بسیار كاربردی است. در نمایشگاه تورنتو هم پویان طباطبایی یك مجموعه عكس به نمایش گذاشت كه آنها را با موبایل گرفته بود و واقعا نمیشد آن عكسها را با دوربین دیگری گرفت. این نمایشگاه مجموعهای از صورت آدمها بود بدون اینكه احساس بد جلوی دوربینبودن را داشته باشند.
تا به حال پیش آمده در موقعیتی قرار بگیرید كه فكر كنید اگر موبایل داشتم میتوانستم این صحنه را عكاسی و ثبت كنم؟
من میتوانم در همین لحظه دوربینم را بیرون بیاورم و از شما عكس بگیرم، ولی اشكال دوربین همین است كه من آن را بیرون میآورم، اما موبایل همینجا جلوی دست شماست. بعضی مواقع فكر میكنم موبایل در خیلی موقعیتها كاربرد دارد.
در چه موقعیتهایی بیشتر چنین احساسی دارید؛ در برابر یك منظره طبیعی یا مثلا یك صحنه اجتماعی؟
معمولا در برابر اتفاقات بیرونی و اجتماعی. در طبیعت، دوربین مزاحم كسی نیست و من فرصت این را دارم كه راحت عكاسی كنم، اما در جایی مثل مترو دوربین موبایل بسیار كاربردی است و این ابزار به كمك ما آمده است. یك زمانی عكاس باید سهپایهاش را میگذاشت و عكاسی میكرد و در چنین شرایطی تمام واقعیت از بین میرفت. موبایل این خاصیت را دارد كه میتوان با آن یك كار مستند خوب و واقعی تهیه كرد. موبایلهای جدید در زمینه فیلم نیز كیفیت بالایی دارند. با امكانات جدید میتوان تصویرها را تصحیح كرد در حالی كه یك دوربین بزرگ چنین امكاناتی ندارد. با استفاده از موبایل بسیار به واقعیت نزدیك میشویم.
بخش هنری تبیان
منبع: جام جم آنلاین/ سجاد روشنی